دوشنبه, 15 آذر 1395 ساعت 10:24

درخت دوستی و آسایش دو گیتی

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
روزنامه اطلاعات در یادداشتی، نوشت: نگارنده این سطور که سال‌ها در حوزه علمیه قم عمر خود را سپری کرده و با عالمان و مراجعی بزرگوار حشر و نشر و سر وسری ورابطه استاد و شاگردی داشته و در مراسم تشییع و ترحیم چندی از عالمان و مراجع شرکت داشته است‌، در این میان مراسم ومجالس تشییع و ترحیم آیت‌الله موسوی اردبیلی از ویژگی‌هایی برخوردار بود که کمترآن را دیده‌ام یا می‌توان گفت اصلا ندیده بودم‌.
در ادامه این یادداشت به قلم حجت‌الاسلام محمد تقی فاضل میبدی، آمده است: نخست حضور کیفی و کمی‌اصناف و اقشار مختلف به ویژه عالمان و فر‌هیختگان و دانشگاهیان بود که از قم وغیر قم آمده بودند -شکرالله سعیهم- واین شاید تازگی نداشته باشد‌. اما ویژگی برجسته‌ای که در این حضور هزاران نفری آشکار بود و سوژه‌ای شد تا به بهانه آن در‌سی بیاموزم وچند سطری بنگارم و دیگران را به آن توجه دهم‌، وجود شخصیت‌های متضاد ومختلف الفکری بود که هیچ همخوانی فکری باهم نداشتند‌،اما در این مراسم شرکت جسته و یک مقصد مشتر ک داشتند وآن احترام به شخصیت عالمانه‌،بزرگوارانه و مخلصانه و اخلاق مدارانه آیت‌الله موسوی اردبیلی بود‌. شما در این مراسم‌،حضورمنتهی الیه اصلاح طلبان یعنی مهندس بهزاد نبوی با عصا و کمر خمیده گرفته تا منتهی الیه اصولگریان یعنی آیت‌الله احمد جنتی هم با عصا و کمر خمیده مشاهده می‌کردی که باید از همه آنان سپاسگزار بود‌. به نظر می‌رسد هیچ انگیزه سیاسی این افراد نا همسو را در این مراسم گرد هم نیاورده بود‌،جز احترا‌م به شخصیتی که همواره در زندگی سیاسی و اجتماعی خود راه اعتدال و اخلاق و عقلانیت را پی گرفته و در تلاش بود تا این منا‌زعات و مخاصمات سیاسی که رنج مردم را مضاعف می‌سازد‌، از طریقی بکاهد ونشان داد که اخلاق و مدارایی می‌تواند همگان را زیر چتر واحد قرار دهد ویک مقصد مشترک برای همگان باشد‌.

دو جمله از حافظ در صدر سطور آوردم‌؛ «درخت دوستی »و دیگری«آسایش دو گیتی »بر گرفته از دو بیت معروف است‌: در‌خت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد / نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد‌. و‌: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا‌. الحق می‌توان اخلاق این عالم خلیق را دررابطه با مردم در این دوبیت حافظ یافت‌.

باید به جرات بگویم که این مرجع مرحوم که رحمت و رضوان خداوند بر او باد‌، در نهادش درخت دوستی با انسان‌ها نشانده و نهال دشمنی نسبت به هر کسی بر کنده بود‌. مروتی که با دوستان و مدارایی که با غیر دوستان داشت، در کمتر کسی دیده بودم‌.

به قول سعدی‌: شنیدم که مردان راه خدای / دل دشمنان را نکردند تنگ/ ترا کی میسر شود این مقام/ که با دوستانت خلافست و جنگ.

متالهان غیر مسلمان یا سیاستمداران غیر ایرانی که به قم می‌آمدند و درخواست ملاقاتش می‌کردند به راحتی و گشاده رویی می‌پذیرفت‌. هنگامی‌که با او می‌نشستند و سخنانی که می‌شنیدند - نگارنده در برخی از انها حضور داشت –احساس آرامش و معنویت می‌کردند‌. غالب اوقات چهره اش خندان و چشم در چشم مخاطب داشت‌. در مصاحبت با کسی احساس ملال و خستگی نمی‌کرد‌. هر گاه با او می‌نشستم به یاد جمله معروف حکیم این سینا می‌افتادم که در اشارات در مقام العارفین در مقام رضا آورده است‌: «‌العارف هش بش بسام»‌، عارف همیشه مسرور‌، بشاش و لبخند بر لب وی نشسته است‌. (این جمله بر گرفته از روایت منسوب به علی (ع)است‌. به جای العارف‌،المومن دارد‌)‌.

الحق، آیت‌الله موسوی اردبیلی چنین بود‌. با دولتمردان که می‌نشست‌،تا آخرین ملاقات‌هایی که در پایانه عمر خود داشت‌، درد و دغدغه اش کاهش درد و رنج مردم بود‌. همواره می‌رنجید که چرا وعده‌هایی که به نام اسلام دادیم نتوانستیم محقق کنیم‌. در انساندوستی مرزی میان چپ و راست یا اصولگرا و اصلاح طلب نمی‌شناخت‌،هر چند جایگاه فکری روشنی داشت‌. هر کسی را در هر جایگاهی نمی‌پسندید‌. از این منازعاتی که در جامعه سیاسی ما رخنه کرده وهمه را فرا گرفته دلخور بود و می‌رنجید.با سعدی همدل بود‌:

همی‌تا برآید به تدبیر کار/ مدارای دشمن به از کارزار/ و گر می‌برآید به نرمی‌و هوش/ به تندی و خشم و درشتی مکوش‌. همدلی و همنشینی با نام آورانی چون شهید مطهری و شهید بهشتی‌، اوصاف آنان را برجسته می‌ساخت‌. شهید بهشتی را به خاطر همکاری با او و اوصافی که در وی سراغ داشت‌،زیاد می‌ستایید‌. حلم و برد باری و عفو در مقام قدرت و احترام به حقوق مخالف برایش از اصول حکمرانی و اساس انسانی بود‌.

حضورافراد از جنا‌ح‌ها‌ی مختلف در روز تشییع پیکر یا مجالس ترحیم قم و تهران‌، نشانگر واقعیت انساندو‌ستی او بود‌. تعلیم و تعلم و تفقه و دفاع عقلانی از اسلام وظیفه‌ای بود که همواره بر دوشش سنگینی می‌کرد‌. هیچگاه از کتاب خواند‌ن و بحث کردن احساس خستگی نمی‌کرد‌. در این اواخر که درس عمومی ‌خود را به خاطر بیماری و کهو‌لت سن تعطیل کرده بود‌، هفته‌ای چهار جلسه مباحثه علمی‌داشت که با حضور دوستان انجام می‌شد‌.- در یاداشتی خدمات فرهنگی این دانشی مرد، از مدرسه تا دانشگاه‌، سخن گفته‌ام - بگذرم‌؛ درس و بحث و کتاب وکلاس و قلم چیزی است که همه جا یافت می‌شود‌؛اما اخلاق و دل دادن به درد دیگران وحوصله کردن و گوش سپردن به آتش نهفته در سینه مردم که کمتر یافت می‌شود‌، از صفات بارز او بود‌.

خانواده‌هایی که احیانا، شو‌هران یا فرزندانشان به خاطر پاره‌ای مسائل گرفتار و در زندان بودند‌، در قم به حضورش می‌آمدند و غم‌ها و غصه‌های خود را با این پیر و سید صبورو سالخورده باز گو می‌کردند و این مرجع خلیق آنان را دلداری می‌داد. پاره‌ای از آن کسان را در تشییع آن بزرگوار دیدم‌. نکته پایانی این که تلاش کرد تا این ویژگی آیت‌الله موسوی اردبیلی در میان عالمان و حوزویان فرا‌گیر شود‌. با حلم و مدارایی و خلق نیکو صدای همگان را بشنویم و این منازعات سیاسی که جامعه را چند قطبی کرده است، پایان دهیم‌. این آیه قرآن را سرمشق کارهای سیاسی و اجتماعی خود بدانیم‌: «الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یر‌فعه‌.»

*منبع: روزنامه اطلاعات ، 15 آذر 1395
**گروه اطلاع رسانی**9128** 9131** انتشار دهنده: شهربانو جمعه

اطلاعات تکميلي

خواندن 749 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

آخرین اخبار

اخبار انتشارات دیجیتال

پربازدیدترین اخبار