ع.درویشی در این گزارش آورد: برآیند پژوهشها در برخی کشورهای پیشرفته نشانگر این است که یکصد زن که هر روز فلفلدلمهای در سبد خرید روزانهشان، خوشنشین بود، توانستهاند سلولهای چربی را از بدن خود بیرون بریزند و از درد چاقی رهایی یابند.
اما شوربختانه، در مورد همه کسان، اینگونه نیست و خوردن فلفلدلمهای و پاپریکا (رنگیها) به جای سلامت، سبب آرتروز (کلکسیونی از بیماریهای استخوانی) در برخی انسانها میشود، در حالی که «فلفل قلمی شیرین»، «خوشپیامد» است.
یا فلفل تند شاهرود خودمان در حالی برای برخی انسانها بسیار مفید است، که برای کسانی که دستگاه گوارش ناتوان دارند و یا دچار خُرخر شبانهاند و نیز برای «پرکار تیروییدها» زیانبخش است!
گوجهفرنگی نیز چنین سرگذشتی دارد؛ پزشکان سنتی (حکیمان)،سرسختانه در برابر آن جبهه گرفتهاند و آنرا ارمغانِ تبلیغات کارخانههای بزرگ سس کچاب جهان میدانند، که فقط ویژگی «پاد سرطانیِ» آن را در کُرنا کردهاند، ولی از زیانهایش هیچ نمیگویند. هرآینه (البته) پزشکان سنتی فقط میگویند گوجه فرنگی سمی است، یا هیچ جانوری در طبیعت به سویش نمیرود، اما تاکنون نتوانستهاند این صیفی را آنالیز کنند. برخی پزشکان مدرن نیز، قراردادن گوجه فرنگی را در بشقاب غذای کسانی که به نقرس دچارند، قدغن میکنند، زیرا بر این باورند که گوجه فرنگی این سندرم را وخیمتر میکند.
اینک بسیاری از مردم با شگفتی به سیاههِ خوراکیهای قدغنی مینگرند که پیش از این، همواره از سوی پزشکان برای سلامت انسان سفارش میشد، از شمار گوجهفرنگی که برای گروههای خونی A و B بسیار زیانبار است! اما چگونه شدنی است که «گوجهفرنگیِ آنتیاکسیدان» زیانبار باشد؟
همین گوجهفرنگی با لیکوپن (مانند رنگدانه هندوانه و سرخگریپفروت)، دوستدار قلب و پاد سرطان، پروتئینی نیز به نام لکتین Lectin دارد که سبب چسبندگی در خون برخی انسانها میشود. آقایان دکتر جیمز و پیتر آدامو (پدر و پسر)پس از 35 سال پژوهش در کتاب live right for your type خود میگویند: «لکتین گوجه فرنگی سبب کاهش آنزیم موسینMucin(رهبان دستگاهگوارش) میشود و نیز به بافتهای عصبی میچسبد و پیامدش، آشفتگیهای رودهای و عصبی است؛ و هرچه گوجه فرنگی فشردهتر(ربیا سوس)، لکتین آن بیشتر!»
**اما به جای گوجه فرنگی «نازنینخوشرنگ» چه باید خورد؟
«هندوانه» گزینه نخست برای انسانهای گرم مزاج است و برای آدمهای سرد مزاج، گریپفروت توسرخ و نیز پاپایا (خربزه درختی) و قیسی. هرآینه، برای گریز از چاقی، در خوردن اینها (بسیار مفیدها) نیز باید میانهرو بود!
**ورزش؛ فقط بر پایه گروه خونی
از این سخنان، خواستم به این برآیند برسم همانگونه که همه غذاها برای همه آدمها خوب نیست، همه ورزشها نیز برای بر همه انسانها سازگار نیست و هرکس ناچار است بر پایه گروه خونی خود، به ورزش بپردازد!
در جهان فقط یک «محمدعلی کلی» وجود داشت، بنابر این روشن است که همه انسانها صرفاً به سبب تنومند بودن، نمیتوانند قهرمان سنگینوزن بوکس جهان شوند، یا همه مشتاقان بدنِ ورزیده، نمیتوانند قهرمان پرورش اندام شوند، یا در دوی ماراتون، مدال المپیک بگیرند.
از همینجا نادرستی آموزش آقایان و خانمهای مربی ورزشی که در تلویزیون پدیدار میشوند و همه انسانها را، از زن و مرد و جوان و کودک و پیر و بیمار و سالم تشویق به دویدن روزانه میکنند، آشکار میشود! اینک پیام نو این است: «اگر میخواهید دچار استرس بیشتر نشوید، لطفا ورزش نکنید، بایستید!»
**استرس
استرس، (فشارهای روحی) گویا به مثابه بختکی غولسان، بر روی انسان خیمهزده است و با فشار میکوشد سرمان را در میان «ماسهزار درد» فرو کند.
پژوهشها در زمینه بستگیِ گروه خون با استرس از نیمه نخست سده20 میلادی آغاز شده است؛ زمانی که پرفسور تاکجیفور کاوا توانست به تفاوتهای احساسی انسانهای دارنده گروههای خونی گوناگون پی ببرد و در جُستاری که در سال 1930 میلادی به چاپ رساند، دیگر پژوهشگران را برای کنکاش بیشتر در این مورد برانگیخت.
در سال 1970 کتاب «دکتر نومی» بار دیگر بستگی گروههای خونی و ویژگی شخصیتی انسانها را گوشزد کرد؛ او موفق شد کتاب پر فروش دیگری به نام «شما گروه خونی خود هستید» چاپ کند.
پژوهشهای دکتر نومی و دیگر اندیشمندان، گواه این سخن است که میان ویژگی «شخصیت» و «بدن»، «اندیشه» و «گروه خونیِ» انسانها، بستگی و پیوستگی و همبستگی ژرفی در جریان است.
من کیستم؟ گروه خونیO (برونگرا)، همواره با پرسش «من کیستم؟» رو به رو است و میکوشد به دادههایی درباره زندگی خود دست یابد. گروه خونی «او» ها انسانهای بردبار، خودبنیاد (اعتماد به نفسبالا)، اندیشمند، واقعیتپذیر، مسئول، توانمند و دارای روحیه مدیریتاند و برای یادگیری، نیاز دارند که بخوانند و بنویسند.
گروه خونی A (درونگرا)، از آندسته آدمهایند که گرایش به خویشفرمایی دارند و میکوشند یکتنه همه کارها را انجام دهند، زیرا به خودباوری رسیدهاند. آنان آفریننده و نیکوکار و باهوشند و در دانشگاه، با گوش و چشم خود یاد میگیرند.
گروهB (درون گرا) همیشه و همهجا راحتاند و نرم و خودپسند و آرمانگرایند. آنان برای یادگیری به شنیدن و دیدن نیاز دارند.
گروهAB (درونگرا ـ برونگرا) شور زندگی دارند و کمی تپلاند و دوستی بسیار وفادار و احساساتی.
شناخت ویژگی گروه خونی، کمکمان میکند به خودشناسی و دیگرشناسی (کسی را که با وی زندگی میکنیم) و دوستشناسی، کسی که مدام با او نشست و برخاست داریم؛ و سرآخر، این که چه ورزشی میتوانیم بر پایه گروه خونی خود انجام دهیم.
**خون خودتان را کثیف نکنید
همه ما، دهها بار این سخن را نه از زبان پزشکان متخصص، بلکه از دهان انسانهای کمسواد کوچه و بازار شنیدهایم. آدمهای قدیم دیده بودند که خشمگینها جان میبازند. بیگمان انسان، هزینه هنگفتی برای هربار خشم خود میپردازد، اما میزان تراوش درونریز با گروه خونیمان، بستگی زیادی دارد.
گروه خونی A شکنندهترین دسته در برابر نرمترین فشار روانیاند و با خشمگرفتن (حتی اگر بروز ندهند) بسیار زود، بدنشان، کورتیزول در خونشان میریزد.
گروه خونیO از این بابت بسیار خوشبختند که دیر از کوره در میروند و بدنشان بر خلاف گروه A، کمترین میزان کورتیزول را در هربار خشمگینشدن، ترواش میکند.
گروه خونی B به نسبت گروه خونی O، اندکی کمتر شکنندهاند و گروه خونی AB، به گروه خونی O نزدیکترند.
پس هر یک از گروههای خونی در برابر پدیده «استرس» و فشارهای روانی، واکنش ویژه خود را داراست. در این میان، گروه خونی A چارهای ندارد مگر این که سامانه بدنی خود را با ورزشهای ویژه خویش، آرام سازد، البته اگر دوست دارد بیماری قلبی و چنگار نگیرد.
چشماسفندیارِ گروه O که پایداریِ زیادی در برابر استرس دارد، این است هنگامی که خشمگین میشود، برخلاف دارنده خون A، زمان بیشتری نیاز دارد که به حالت خوب برگردد و در این زمان درازدامن در ایستگاه استرس، زیانهای زیادی به بدنش میزند.
به گروههای خونی O سفارش میشود که گردِ دریانوردی نگردند، زیرا استرس دریا و کارهای یکنواخت، سبب بالارویِ آدرِ نالین خونشان میشود و هورمون کاتکو لامین به سختی از خونشان پاک میشود و پیامدش، افسردگی و عصبیت درازدامن خواهد بود.
**سوپاپ اطمینان
همانگونه که گفته شد، از مهمترین پدیدههای تباهیِ سلامت بدن، «استرس» است که ایمنی بدن را تباه میکند و به ویرانی سلولی میانجامد.
آیا سوپاپ اطمینانی همچون ورزش، میتواند استرس را از میان بردارد، یا نرمتر و گذرنده سازد؟ کم نیستند کسانی که از فشار خوردکننده استرس، رو به خودزنی میروند، زیرا پایداریِ برخی انسانها، آستانه دارد و فشارهای روانی که از آستانهآنان گذشت، میبُرند!
البته تومور آدرنال(غده فوقکلیه)که هورمون استرسزای کورتیزول و کاتکو لامین به درون بدنمان میریزد، اگر در زمان خونریزی و ورزش و درد و عفونت و تیغ جراحی، تراوش نکند، ما میمیریم. پس استرس، شمشیری دولبه است (و کاش نبود!)
وجود استرس، سبب بازسازی بافتها و ماهیچهها میشود و برآشفتگی و حساسیت درونی را دور میکند؛ و اگر نباشد، فشارخون بیش از اندازه بالا میرود و بیماری قلبی و پیری زودهنگام و پوکی استخوان و تباهی ماهیچهها و اوره بدن، خیزاب بر میدارد و ما خواهیم مرد.
از دیگرسو عصبیت، سبب تراوش زیاد این «درونریز» در بدن ما میشود و پیاپی زیان میرساند و افزایش کورتیزول خون، سبب کاهش حافظه و سرانجام داستان، آمدن مهمانی ناشناس به نام آلزایمر خواهد بود.
**خونِ ناسازگار با ورزش
اگر کسی که دارای خون O است، با کسی که دارای خون A است، بر آن شوند که هفتهای 4 روز و هربار نیمساعت با هم بدوند، پس از گذشت یک هفته، دارنده خون O احساس بهتری خواهد داشت و از دویدن لذت میبرد و احساس خواهد کرد که استرساش کاهش یافته است و هر روز انرژی فزونشوندهای مییابد و سرزندهتر شده و تمرکزش افزایش یافته است.
اما آزمون دارنده خون A، زدگی از دویدن است. او که در روزهای نخست از دویدن خوشش آمده بود، اینک از آن بیزاری میجوید. او هر بار پس از ساعتی دویدن، احساس ناتوانی میکند و استرساش افزایش مییابد و فرسودهاش میکند.
به هنگام دویدن، تپش قلب دارنده خون A بسیار بیشتر از دارنده خون O است، از این رو باید انرژی بسیار بیشتری به کار گیرد. حتی پس از پایان دویدن روزانه، بسی زمان نیاز دارد که تا تپش قلبش کُند شود. شبها نیز خواب آسودهای ندارد و به جای آن که چشمانش سنگین شود و آماده خوابش کند، بدنش سنگین است و آماده خواب نمیشود و در این میان کورتیزل خونش هم بالا میزند. همه اینها، فشار روانی او را افزایش داده است. اما از زمانی که او بر آن شود که دویدن را کنار بگذارد و به نرمشهای دیگر بپردازد، حالش بهتر خواهد شد.
اگر کسی که دارنده گروه خونی B است و بر آن شود که با این 2تن بدود، او نیز مانند دارنده خون O پس از چند هفته، احساس خوبی خواهد داشت و پر انرژیتر از پیش نمود خواهد کرد، زیرا فقط2 روز در هفته میدود و 2روز دیگر را به ورزش یوگا (تمرکز اندیشه) میپردازد و کنشوری او در برابر استرس، کنترل است!
بنابراین پرداختن به ورزشهای گوناگون در انسانهای دارای گروه خونی گوناگون، متفاوت است و چه بسا ورزشی که برای یکی مفید است، همزمان برای دیگری زیانبخش باشد و نه این که از استرساش نکاهد، بلکه به آن بیفزاید.
هر انسانی باید بر پایه توان بدنش و آستانه تحمل و ویژگی خونش به ورزشهای گوناگون رو کند که میتواند پرداختن به ورزشهای ترکیبی باشد. همین گونهها (تنوع) ورزشها، خود انگیزهساز ورزش پیاپی و هر روز خواهد بود و از رنجِ وجدان و استرس برآمده از ورزشنکردن، خواهد کاست.
برخی از گروههای خونی مانند A با ورزشهای تند، سرسازگاری ندارند و واکنششان پس زننده است، در حالی یوگا برایشان ارمغانی از آرامش، تمرکز و آسایش خواهد داشت.
**ورزشهای مناسب انسان
پیمان امیدی ـ مربی ورزش در گفت و شنود با روزنامه اطلاعات، درباره ورزشهای مناسب انسانهای گوناگون میگوید:«فقط با ورزش به آرمان خود(سلامت پایدار) دست نخواهیم یافت اگر همگام با ورزش، به 6 وعده غذای مفیدِ کم، آسودن، 9 ساعت خواب شبانه(22 تا 7 بامداد) و کاستن وزن اهمیت ندهیم. بنابراین در کنار ورزش، به پدیدههای دیگر سلامت هم باید پرداخت.»
او در ادامه سخناناش میگوید: «در سرشت گروه خونیO ورزش حرفهای نهفته است و اگر فرزند شما آرزوی قهرمانشدن را در سر میپروراند، دور از دسترساش نخواهد بود، زیرا انجام ورزشهای توانفرسا برای گروه خونیO فایدهمند است و به این دسته یاری میرساند که بر فشارهای روحی چیره شوند، وزن بکاهند و همچنین با «ورزشهای سر» (مانند یوگا) اندیشه را کنترل و ایدههای خلاقانه خود را به پرواز درآورند.»
امیدی با بیان این که ورزش امروز یک دانش است و پیش از آغاز ورزش باید این دانش را فرا گرفت، میافزاید: «ورزشهای پیشنهادی برای گروه خون O دربرگیرنده آیروبیک (تمرینات تند و زیاد در زمان کم)40 دقیقه3 بار درهفته، شنا نیز به همچنین؛ و رزمی2 بار در هفته، تمرین با تِرِدمیل و دیگر دستگاهها30 دقیقه3 بار در هفته؛ و دوچرخهرانی30 دقیقه و پیادهروی 30 دقیقه 5 بار درهفته است!»
او اما ورزشهای مناسب دارندگان گروه خون A را اینگونه بر میشمرد: روش توامانِ نرمشهای غیرحرفهای و نرم و نیز یوگا برای این دسته، تنشزا خواهد بود و از استرسشان خواهد کاست و آنان را در برابر گونههای چنگار(سرطان)، بیماریهای قلبی و رواننژندی بیمه خواهد کرد. ورزشهای پیشنهادی برای گروه خون A دربرگیرنده آیروبیک آرام، شنا، نرمشهای رزمی، تایچی(سکون)، یوگا، پیادهروی، گلف و نرمشهای کششی است.»
امیدی همچنین میگوید:«وجود گروه خونی B را برای ورزشهای حرفهای و سنگین نسرشتهاند و برای آنان جایی برای پرداختن یه ورزشهای رقابتی بسکتبال و فوتبال وجود ندارد و بجایش نیاز به آرامبخشهای ورزشی مانند پیادهرویهای گروهی، دوچرخهرانی و ورزشهای رزمی نرم دارند. آنان همچنین میتوانند گلف بازی کنند، آیروبیک انجام دهند، شنا کنند؛ تایچی(سکون) و یوگا نیز برایشان بسیار خوب است.»
و دیدگاهاش درباره ورزشهای گروه خونی آ ـ ب: «پنداری یوگا، پیادهروی، شنا، تایچی(سکون)، آیروبیکهای نرم، پیادهرویهای تند، گلف، نرمشهای کششی، پایکوبی، نرمشهای رزمی و دوچرخهرانی برای آدمهای دارای گروه خون AB به وجود آمده است تا بتوانند در کارزاری نفسگیر، بر استرس و تنش و بیماری پیروز شوند.»
*منبع: روزنامه اطلاعات، 1395.9.15
**گروه اطلاع رسانی**9165**9131**انتشار دهنده: شهربانو جمعه