چهارشنبه, 08 دی 1395 ساعت 12:13

از جامعه فرهنگی تا فروشنده فرهادی

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
«از جامعه شناس فرهنگی تا سیاست گذاری فرهنگی»، «تبارشناسی و نقد نظریه های جامعه شناسی محمدعلی کاتوزیان»، «علایق ژئوپلیتیکی روسیه در جنوب غرب آسیا»، «نقش حوزه و دانشگاه با موضوع تحول در علوم انسانی، موفقیت ها و ناکامی ها» و «تحلیل جامعه شناختی فیلم فروشنده» از مهمترین نشست هایی بود که هفته گذشته در کشور برگزار شد.
** از جامعه شناس فرهنگی تا سیاست گذاری فرهنگی
نشست «از جامعه شناس فرهنگی تا سیاست گذاری فرهنگی(علم میان رشته ای، دفاعیه ای برای گذار جامعه شناسی)» در دانشگاه خوارزمی برگزار شد.

شهلا باقری عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی در سخنان خود گفت: پدیده «چرخش فرهنگی» در سیر تاریخی علوم اجتماعی و انسانی نقطه عطف مهمی تلقی می شود و توانست جایگاه فرهنگ را در ادبیات علوم اجتماعی به سطح متغیر مستقل در تحلیل پدیده های اجتماعی و انسانی مبدل کند که در فرانظریه «جامعه شناسی فرهنگی» چنین است و فرمول فرد و جامعه با بینیت فرهنگ، تغییر یافته و توضیح داده می شود.

اهمیت موضوع فرهنگ در صحنه نظری و عملی جهان در چرخش فرهنگی وجود دارد و این موضوع می تواند از موجودیت امر فرهنگی در برابر امر اجتماعی پرده برداری کند. به عبارت دیگر در چارچوب تحلیلی جامعه شناسی، مکانتی به فرهنگ داده می شود که متغیرهای اجتماعی را در جایگاه یک متغیر وابسته و نه به عنوان یک مستقل قرار می دهد و تحلیل می کند.

عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی در ادامه بیان داشت: از طرف دیگر ما با شرایطی در وضعیت جامعه شناسی روبرو هستیم که برابر با بیانیه و گزارش جهانی جامعه شناسان(کمیسیون گلبنکی 1996) درباره بازسازی علوم اجتماعی بحث و گفته می شود که وضعیت رشته های علوم اجتماعی در بحران است(افول مدرنیته، غیر کاربردی بودن جامعه شناسی، عدم پیوند نظریه و عمل و ...).

این کمیسیون و جامعه شناسان معتقدند علوم اجتماعی واحدی ایجاد شود و تکثر رشته های علوم اجتماعی سبب تک ساحتی شدن امر حیات اجتماعی انسان و دستاورد های نهایی ساحت اجتماعی بشر و مطالعه علمی آن شده است.

وی در پایان یادآور شد: رشته «سیاست گذاری فرهنگی» که در دانشگاه خوارزمی و در ایران در بدنه رشته های علمی جامعه شناسی و علوم اجتماعی ورود پیدا کرده و در سطح دکتری دانشجو پذیرفته با رویکرد پیوند «نظریه» و عمل و نزدیکی «فرهنگ و اجرا » بنیان گذاری و اجرا شده است و در نظر و عمل مبتنی بر دستاوردهای چرخش فرهنگی و گزارش جهانی علوم اجتماعی به شمار می رود و قابلیت یک رشته بومی و نوعی جامعه شناسی بومی را در خود دارد و لازم است از طرف مسوولان گروه و دانشگاه تقویت و حمایت شود تا با رکود و تعطیلی رو به رو نشود و به عنوان یک صدا، مجال طرح و گسترش پیدا کند.

** تبارشناسی و نقد نظریه های جامعه شناسی محمدعلی کاتوزیان
نشست «تبارشناسی و نقد نظریه های جامعه شناسی محمدعلی کاتوزیان» در دفتر انجمن جامعه شناسی ایران واقع در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.

«علی اصغر سعیدی» عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران با ارایه زندگینامه و شرح حالی از «محمدعلی همایون کاتوزیان»، او را تحت تاثیر افرادی چون «خلیل ملکی» و تا میزانی «جلال آل احمد» دانست که توانسته است نظریه بدیلی در برابر نظریه طبقاتی مارکسیستی ارایه دهد.

به نظر سعیدی نظریه های کاتوزیان در برخی دوره ها با اقبال رو به رو شده و در دوره ای دیگر ابطال شده است اما نمی توان با نقدهای ابتدایی با مجموعه کارها و آثار وی برخورد کرد.

«ابوالفضل دلاوری» عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی علامه طباطبایی با اشاره به کودکی کاتوزیان و رویدادهای تاثیرگذاری چون کودتای 28 مرداد 1332 خورشیدی و وقایع دهه 40 خورشیدی معتقد بیان داشت، دغدغه کاتوزیان، سیاسی است و او در واقع در مقیاس مینیاتوری یک پارادایم - شبه پارادایم- مطرح می کند و با تاثیرپذیری از ابطال پذیری پوپری به بازاندیشی درباره برخی چهره های تاثیرگذار چون «احمد وثوق الدوله» و «محمد مصدق» می پردازد و تمامی جامعه علوم اجتماعی و سیاسی را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

«حمید عبداللهیان» عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران کاتوزیان را تحت تاثیر ویتفوگل دانست و گفت: کاتوزیان دچار تقلیل گرایی در فهم تاریخ ایران است.

وی با برشمردن ویژگی های دولت خودکامه یادآور شد: این اندیشه نزد کاتوزیان خیلی پر رنگ تر از مارکسیست ها است. میان دولت و حکومت با سلطان و شاه تفاوت وجود دارد، امری که کاتوزیان متوجه آن نبود. با توجه به شرایط رشد حکومت خودکامه از جمله توانایی مطیع سازی جمعیت، موروثی کردن قدرت به نوعی که بتواند خودکامگی را تداوم بخشد، توانایی رویارویی با نیروهای خارجی و توانایی اخذ مازاد، این موارد را در تاریخ ایران نمی توان یافت تا صفت خودکامه را بتوان به دولت های ایرانی نسبت داد.

«مصطفی عبدی» عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم با اشاره به جلسه نقد کتاب استبداد شرقی ویتفوگل در پژوهشکده تاریخ اسلام با این پرسش سخنرانی خود را شروع کرد که چقدر نظریه پردازی کاتوزیان متعلق به خود اوست؟ وی برپایه بررسی دو دستگاه نظری ویتفوگل و کاتوزیان، گفت می توان نظریه کاتوزیان را بدیع و نو دانست یا این نظریه در واقع عملیاتی کردن نظریه استبداد شرقی ویتفوگل در ایران است؟

«داریوش رحمانیان» عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران از کاتوزیان به عنوان یک شرق شناس بومی یاد کرد که دیدگاه هایش به واقعیت، تحمیل شده است و تصریح کرد: بزرگترین مشکل کاتوزیان این به شمار می رود که چون نظریه برای او حکم باور و اعتقاد را یافته و به مثابه یک ابزار برای مجادله به کار می رود، آثار او محملی برای صدور گزاره های مطلق و تعمیمی شده است. کاتوزیان به تاریخ بلند ایران به چشم یک تمامیت یکپارچه می نگرد که باعث شده او کوتاه مدتی و استبداد زدگی ایران را بلند مدت بداند و به نوعی تحلیل کند که گویی کوتاه مدتی، بی قانونی و استبدادزدگی در تاریخ ایران، سرشتی ازلی و ابدی دارد در حالی که این ها بیماری هایی در تاریخ ایران هستند و ذاتی، قدیم و ازلی نیستند و تنها به تاریخ ایران عارض شده اند.

او با اشاره به طول عمر سلسله های ایرانی مانند ساسانیان و اشکانیان که چندین سده تداوم داشته اند و اشاره به برخی نهادهای علمی ایرانی مانند جندی شاپور که سده ها ادامه یافته اند، بیان کرد: دیدگاه های کاتوزیان را واقعیت تجربی تاریخ ایران تایید نمی کند. وی شرق و غرب را تبدیل به ذات ازلی و ابدی و در نتیجه تاریخ ایران را تبدیل به طبیعت می کند و همه چیز را به اقلیم و جغرافیا و ... مرتبط می داند.

استاد تاریخ دانشگاه تهران با نقد نظر کاتوزیان درباره فقدان اشراف و خاندان های ریشه دار در تاریخ ایران بیان داشت: شواهد بسیاری در تاریخ باستانی ایران می توان یافت که نشان می دهد جایگاه خاندان های ایرانی در سلسله مراتب قدرت در این دوران همانندی هایی با نظام واسالی اروپا/ فئودالیسم اروپایی داشته اند که البته با پایان دوران باستان منقطع شده است.

**علایق ژئوپلیتیکی روسیه در جنوب غرب آسیا
نشست «علایق ژئوپلیتیکی روسیه در جنوب غرب آسیا» در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.

در این نشست «لوان جاگاریان» سفیر روسیه در ایران در سخنانی اظهار داشت: هدف آمریکا از تحریم های روسیه این است که روسیه سیاست های خود را در برابر اوکراین و سوریه تغییر دهد اما ما کوچکترین عقب نشینی در این باره نخواهیم کرد. با توجه به حوادث اخیر و سیل ورود مهاجران سوری به اروپا، مردم دنیا بیشتر به این امر پی می برند که همکاری با کشورهای ضد تروریسم نظیر ایران و روسیه بسیار ضروری است.

جاگاریان با تبیین اهداف و مواضع کشورش در برابر منطقه و جهان، تصریح کرد: هدف های اصلی روسیه در منطقه حمایت از دولت های قانونی در این کشورها و حفظ ثبات و امنیت در منطقه به شمار می رود.

وی همچنین با اشاره به موضع کشورهای اروپایی درباره بحران های جهانی، افزود: متاسفانه اروپایی ها فاقد سیاست مستقل و سیاست مدار برجسته ‌ای اند و دنبال سیاست های آمریکا حرکت می کنند.
سفیر روسیه در تهران همچنین اقدام های آمریکایی ها را ناقض حقوق بین المللی توصیف کرد و گفت: حمله به عراق در 2003 میلادی بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد بیانگر این نکته است که با وجود این ناهماهنگی‌ها نمی توان با آمریکایی ها همکاری کرد.

جاگاریان در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: با وجود همه سکوت ها و قانون شکنی‌ها، روسیه همواره در نظر دارد به واکنش ‌های خصمانه پاسخی دندان شکن ارایه دهد و اگر چه در این روند هم ما و هم آن‌ها ضرر خواهند کرد و معلوم نیست کدام طرف بیشتر ضرر خواهد کرد اما این روند ادامه خواهد یافت.

سفیر روسیه درباره ارتباط با ایران نیز بیان داشت: ‌اکنون رفت و آمدهای زیادی میان تهران و مسکو در جریان است. ما هماهنگی های لازم را در ارتباط با سوریه در زمینه های سیاسی و نظامی با طرف ایرانی داریم. امروز اولویت ما در ایران راه ‌اندازی راه آهن گرمسار- اینچه برون محسوب می شود که کمیسیون مشترک و سرمایه گذاری هم در این زمینه انجام شده است و طرح اقتصادی دیگر راه اندازی چهار رآکتور حرارتی در استان هرمزگان خواهد بود و باید دانست مناسبات اقتصادی ایران و روسیه هفتاد درصد رشد داشته است.

جاگاریان با اشاره به ترور سفیر روسیه در ترکیه، آن را بهای مبارزه با داعش در منطقه دانست و خاطر نشان کرد: ارتباط روسیه با ترکیه بهبود یافته است و هر چند اختلاف نظرهایی با آنها داریم اما باید برای صلح و آرامش در منطقه با آنها همکاری کنیم و همزمان با پیروزی های نظامی به دنبال راه حل‌ مشکل های سیاسی هستیم.

در ادامه «بهرام امیراحمدیان» عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و «جهانگیر کرمی» مدیر گروه مطالعات روسیه در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران به بیان دیدگاه های خود در خصوص نقش و هدف های روسیه در منطقه خاورمیانه پرداختند.

** نقش حوزه و دانشگاه با موضوع تحول در علوم انسانی، موفقیت ها و ناکامی ها
سومین همایش علمی «بررسی نقش حوزه و دانشگاه با موضوع تحول در علوم انسانی، موفقیت ها و ناکامی ها» در دانشگاه تهران برگزار شد.

« آیت‌الله صادق آملی لاریجانی» رییس قوه قضاییه در این همایش با تاکید بر اینکه نوع تعامل میان حوزه و دانشگاه به عنوان تحول در علوم انسانی بسیار مهم است، اظهار امیدواری کرد، تعامل قوه قضاییه با دانشگاه بیشتر شود.

آیت‌الله آملی لاریجانی گفت: از ابتدا در قوه قضاییه پژوهشگاهی راه اندازی کردیم که استادان دانشگاه در آن فعالیت می‌کنند و این پژوهشگاه بستر مناسبی برای فعالیت است. در این پژوهشگاه استادان و اعضای هیأت علمی دانشگاه ها حضور دارند و در معاونت هایی مانند معاونت پیشگیری از وقوع جرم و معاونت فرهنگی، کم و بیش این تعامل وجود دارد. امیدواریم در ایامی که پیش رو داریم این تعامل را بتوانیم بیشتر فراهم کنیم. یکی از کارهایی که در این پژوهشگاه انجام می‌دهند، نقد آراء به شمار می رود و راه های جدیدی برای تعامل با دانشگاه در حال بازگشایی است که امیدواریم گسترش یابد.

رییس قوه قضاییه اظهار کرد: برخی تحول در علوم اجتماعی و انسانی را موضوعی سیاسی جلوه می‌دهند و آن را نفی می‌کنند. این آقایان می ترسند که این علوم حاکم شود و جلوی علوم دینی و ولایت فقیه را بگیرد و آمدند آن را نفی کردند، بعضی دیگر به محض شنیدن سخنان من در خصوص علوم انسانی، گفتند من علوم انسانی را نفی کرده ام که هر دو دیدگاه درست نیست.

آیت الله لاریجانی در ادامه افزود: موضوع تحول در علوم انسانی دشوار است و اجرای آن دشوارتر؛ هم یافتن مجاری تحول و هم در مقام عمل تحول در علوم انسانی کار آسانی به شمار نمی رود و وحدت حوزه و دانشگاه را ‌طلب می کند. باید ببینیم در حوزه های علمیه چه چیزی را می‌توانیم به علم وارد کنیم. اگر ما تحول را بپذیریم، استادان علوم باید تشخیص دهند که چه پیش فرض هایی لازم است؛ از طرف دیگر استادان حوزه نقش دین را بررسی کنند. شتاب زدگی ما را به اشتباه می‌اندازد و بنابراین باید از تحول شتاب زده پیشگیری کنیم.

«محمود نیلی احمدآبادی» رییس دانشگاه تهران نیز گفت: دانشگاه تهران به بحث وحدت حوزه و دانشگاه توجه بسیار دارد و این به نام‌گذاری هفته وحدت حوزه و دانشگاه به نامگذاری امام خمینی(ره) باز می‌گردد.

نیلی احمدآبادی آیت‌الله محمد مفتح را چهره برجسته ای دانست که در مسیر وحدت حوزه و دانشگاه گام برمی داشت و دانشگاه تهران وظیفه خود می ‌داند در این باره گام های مؤثرتری بردارد.

رییس دانشگاه تهران این دانشگاه را معتبرترین مرکز آموزش عالی کشور خواند که بیشترین استاد، دانشجو و رشته را در حوزه های علوم انسانی دارد و با توجه به فعالیت های علمی که در حوزه های علمیه صورت می‌گیرد، بیشترین هم ‌پوشانی و زمینه همکاری را با حوزه های علمیه داشته است.

وی وجود پردیس فارابی دانشگاه تهران در قم را عامل دیگری دانست که به این موضوع کمک می‌کند و یادآور شد: وجود دانشکده های متعدد در دانشگاه تهران که در حوزه معارف اسلامی، فلسفه و دیگر علوم منطبق با فعالیت های حوزه علمیه قم و حوزه های علمیه به صورت عام فعالیت می‌کنند، باعث می‌شود دانشگاه تهران نگاه ویژه ای به بحث پیاده سازی واقعی وحدت حوزه و دانشگاه داشته باشد.

رییس دانشگاه تهران تاکید کرد: دانشجویی که رساله ‌اش در ارتباط با مسایل کشور است امکان مهاجرتش کمتر خواهد بود. یکی از چالش هایی که تحقق وحدت حوزه و دانشگاه را محدود کرده، کمبود فضای تعاملی میان سازمان های مختلف است. عالمان و دانشمندان نقش مهمی در ایجاد وحدت دارند. اگر در امور اجرایی بستر مناسبی فراهم شود، این موضوع محقق می‌شود.

همان طور که مقام معظم رهبری انتظار دارند، دانشجویان باید در کنار تحصیل به فعالیت های صنفی، اجتماعی و سیاسی بپردازند. این مساله بخشی از آموزش محسوب می شود و بهترین جایی که دانشجو می‌تواند کار گروهی را تجربه کند، همین محیط سالم دانشگاه و با نظارت استادان و هم فکری بقیه است که تجربه بهتری خواهد داشت.

نیلی احمدآبادی در پایان بیان داشت: امیدوارم با همکاری دانشگاه و قوه قضاییه مسایل را در درون دانشگاه و با ساز و کارهای موجود و نظارت و همکاری دانشجویان حل کنیم و بتوانیم شادابی موجود را توسعه دهیم و نیروهایی چندبعدی از لحاظ تدین، تعهد و تخصص به گونه‌ای مثال‌زدنی به جامعه تحویل دهیم و برای نیل به این هدف از تمام ظرفیت‌ها استفاده خواهیم کرد.

** تحلیل جامعه شناختی فیلم فروشنده
نشست «تحلیل جامعه شناختی فیلم فروشنده» در گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی برگزار شد.

«فاطمه جواهری» عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی به اهمیت انتخاب نام فیلم «فروشنده» اشاره داشت و اتفاق تخریب خانه و شکاف هایی را که بر دیوار آن ایجاد شد، نشانه آغاز لرزش هایی در زندگی خانوادگی زوج فیلم دانست.

سپس به این که در فیلم نشان داده می شود که مردان متأهل(بابک و مردی که به رعنا متعرض شد) بیش از مردان مجرد مشتریان فحشاء هستند، اشاره کردو گفت این واقعیت با وضعیت گزارش شده در دیگر نقاط دنیا همخوانی دارد و تقاضای مردان برای فحشاء به دلیل تأمین نشدن یک نیاز اساسی نیست بلکه بیشتر به دلیل تنوع طلبی است.

جواهری در ادامه به بررسی حوادث پس از تعرض به رعنا پرداخت و واکنش شوهر او با عنوان غیرت را مولفه مشترک فرهنگ مردانه دانست و وجود آن را تا اندازه ای که به حمایت از حریم خانواده منجر شود و موجب تخریب نشود، لازم دانست و اظهار کرد: عماد پس از آن که در خلال گفت و گو توانست زشتی عمل مرد خلافکار را به او نشان دهد و وی را در آستانه تخریب عزت نفس قرار داد، آن مرد را توانست ببخشد. شاید این امر نشانه اهمیت عامل گفت و گو و درک متقابل در چاره جویی از برخی مشکل های اجتماعی باشد.

این استاد دانشگاه به حضور سه زن در این فیلم اشاره کرد و یادآور شد: زن اول رعنا است که بر اثر یک غفلت کوچک یعنی باز کردن در خانه بدون اطمینان از این که شوهرش پشت در قرار دارد یا یک فرد غریبه، در برابر تعرض قرار گرفت. این امر شاید به این مهم اشاره داشته باشد که زنان باید سطح هوشیاری خویش را افزایش دهند تا کمتر قربانی جرم شوند.

زن دوم، فردی است که از راه فحشاء زندگی می گذراند و به دلیل انتقام از رعنا که وارد اتاق او شده بود، یکی از مشتریانش را به خانه وی فرستاد تا برای او مزاحمت ایجاد کند. آن زن هم نمونه یک زن درمانده به شمار می رود. چنین زنانی که پایبند اخلاق نیستند، گاهی اجحافی به زنان دیگر روا می دارند و آن بزرگ تر از آسیب هایی است که مردان برای آنان ایجاد می کنند.

زن سوم، همسر مردی به شمار می رود که به رعنا تعرض کرده و از این که شوهرش بارها و بارها به او خیانت کرده، غافل است.
هر سه شخصیت ضعف هایی را در نگرش ها و رفتارهای زنان به نمایش می گذارند. به نظر می رسد راه برون رفت از این وضعیت، توانمند شدن چندجانبه زنان محسوب می شود. البته تأکید بر تقویت عاملیت زنان به معنای نادیده گرفتن ضرورت اصلاح ساختارهای جامعه نیست بلکه عاملیت و ساختار هر دو می توانند مکمل یکدیگر شوند.

صلاح الدین قادری عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی رویکرد فکری و معرفت شناختی اصغر فرهادی - در مقام کارگردان به واقعیت های اجتماعی را مهم دانست و از عوامل اجتماعی موثر بر ساخت فیلم، ارتباط متقابل جامعه و سینما و تاثیرهای این دو برهم سخن گفت.

قادری نگاه فرهادی در فیلمسازی را با نظرهای جامعه شناسان کلاسیک مقایسه کرد و دیدگاه او را در مباحثی همانند پرهیز از قضاوت یکدیگر، الزام های جامعه مدرن و ... همانند دیدگاه «ماکس وبر» ارزیابی دانست.

عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی با بیان اینکه خلق سبک جدید فرهادی در بیان حرف هایش موثر و خلاقانه است و گفت: تلفیق تئاتر و سینما، پیوند واقعیت و مجاز، درآمیختگی این دو و وجود قراین موجود در شخصیت های نمایشنامه، انتخاب هوشمندانه فرهادی را نشان می دهد که به خوبی توانست از پس آن بربیاید و با این خلاقیت جوایز زیادی را در جشنواره ها بدست آورد و او نیز به این امر واقف بوده است.

وی در ادامه افزود: جامعه ترسیم شده در فیلم فروشنده، جامعه ای مبتنی بر نظریات «امیل دورکیم» به شمار می رود که مدرن شدن پرشتاب را سپری می کند و در هنگام این تغییر، معضل های اجتماعی پدید می آید و بر سبک زندگی دینی، الگوهای روزمره و ... تاثیر می گذارد.

قادری در پایان گفت: با تکیه بر نقد فیلم با توجه به زن جوان و سالخورده ایرانی، این پرسش مطرح می شود که آیا فیلم می تواند به عنوان ترمزگیر عمل و وجدان افراد را تحریک کند؟


*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهدی احمدی** انتشار دهنده: شهربانو جمعه
**پژوهشم**9370**2002**9131
*ایرنا مقاله کانالی برای انعکاس مقاله های اندیشکده ها - پژوهشکده ها - دانشکده ها - مراکز تحقیقاتی و رسانه های ایران وجهان*
Irnaarticle@

اطلاعات تکميلي

خواندن 1314 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

آخرین اخبار

اخبار انتشارات دیجیتال

پربازدیدترین اخبار