چاپ کردن این صفحه
سه شنبه, 16 آذر 1395 ساعت 10:28

حرمت کشور ایران و متولیان آن

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم محمدعلی ابطحی فعال سیاسی نوشت: گیلانی‌ها با لهجه شیرین خودشان به مرقدِ امامزاده‌ها می‌گویند بُقعه. معمولا در حرف زدن خودمانی‌شان « ع» بقعه را تلفظ نمی‌کنند. چندی پیش یکی از دوستان قدیمی‌ام که آخوند است از گیلان زنگ زده بود. اوج ایامی بود که امام جمعه مشهد جلوی کنسرت‌ها را گرفته بود که به خاطر مرقد امام رضا علیه السلام نمی‌شود در مشهد کنسرت باشد.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: بعد چند تا امام جمعه دیگر هم به دلایل دینی دیگری گفتند در شهر ما هم کنسرت نباید باشد. به آن دوست گیلک گفتم الان چه میکنی؟ گفت: متولی بقعه هستم. پرسیدم امامزاده است؟ خندید و گفت: آئووووو. معلومه که امامزاده است.
گفتم امامزاده جدید التاسیس؟ گفت. چه فرمایشی میکنی. بقعه هزارساله دارد. به شوخی گفتم تو هم بیا اعلام کن که درروستای ما به خاطر بقعه نباید موسیقی و کنسرت وجود داشته باشد. این‌بار نخندید. فوری جدی شد. گفت: من متولی این بقعه‌ام. از قدیم به ما گفته‌اند که حرمت امامزاده را متولی نگه می‌دارد. اگر من امامزاده روستای خودمان را حرمت نگذارم، مردم از کنار این امامزاده هم رد نمی‌شوند.

گفتم چه زود جدی شد؟ گفت کشور داری که شوخی نیست. ایران امامزاده ما است و مسوولان ایرانی تولیت آن را بر عهده دارند. ما خودمان نباید حرمتش را بشکنیم. آنجا سکوت کردم و خدا حافظی. اما این دوست ما از آن روستا، بهتر از خیلی از مسوولان مملکتی فهمیده بود که کشور جزایر جدا جدا نیست. مثلا این امامان جمعه که در جایگاه سیاسی و عقیدتی هستند، باید بیشتر از همه اقشار حرمت جمهوری اسلامی را پاس دارند. چون هم دین را نمایندگی می‌کنند و هم سیاست را. دیگران نیز که امام جمعه نیستند باید حرف مردم را بشنوند اما حاکمیت متفاوت با کلیت حاکمیت جمهوری اسلامی ایجاد نکنند.

من از اینکه یک متولی بقعه در یکی از روستاها می‌فهمد نباید حرمت امامزاده‌اش را بشکند خیلی لذت بردم. تصور من این است که در جمهوری اسلامی برخی از متولیان بقعه‌ها خود به تخریب امامزاده‌ها مشغولند.
بیشترین انتقاد‌ها وتخریب‌ها از جمهوری اسلامی از سوی مسوولان جمهوری اسلامی انجام می‌شود. این انتقاد‌ها بیشتر از سوی مدیران است که قوای کشور را که خودشان در آن ریاست ندارند تخریب می‌کنند و عمدتا فقط در جهت منافع تشکیلات و مدیریت خودشان هست. کسی به کلیت این امامزاده کار ندارد. امام جمعه فلان شهر و روستا برای کل کشور سیاست تعیین می‌کند. فلان مقام جمهوری اسلامی باید سخنرانی کند یا نباید. فلانی به آن شهر برود یا نرود.

کنسرت و کتاب و هرچیزی که مقامات رسمی اجازه داده‌اند، در مواردی از سوی یک مسوول محلی نادیده گرفته می‌شود. یک نگاهی به سایت‌ها و کانال‌های سیاسی اصولگرا و افراطی بیندازید. از روزی که سنای افراطی و جمهوریخواه امریکا دستور ادامه تحریم‌های گذشته را داد و نقض برجام کرد، میزان حملات و تیکه اندازی و حتی فحاشی به مسوولان جمهوری اسلامی سیاست خارجی ایران، خیلی بیشتر از اعتراض به سنای امریکا بود که ایران را تحریم کرده بودند. اتفاق زیبا، هماهنگی مسوولان کشور علیه این نقض
برجام بود. همه موضع واحد گرفتند. این مواضع واحد پاسخ‌های خوبی در سیاست خارجی می‌گیرد.دفاع از منافع ملی است.

وزیر خارجه و دولت و مجلس و سایر مسوولان عالی‌رتبه به تبعیت از مقام معظم رهبری در برابر پیمان‌شکنی امریکاایستادند. اما خوشحالی بخش فراوانی از اصولگرایان و افراطی‌ها که در سایه این نقض پیمان توانستند به وزارت‌خارجه خودمان حمله کنند، خیلی نشان بدی است برای جناح‌های سیاسی، که ادعای طرفداری شان از نظام گوش فلک را کر کرده است. اگر این نوشته‌های مخالف وزارت‌خارجه یا دست‌اندرکاران برجام را بخوانیم، جوری مطرح شده است که انگاری وزارت‌خارجه، ایران ما را تحریم کرده است.
شادابی این مجموعه‌ها از تحریم و شادابی همزمان سنایی‌های امریکایی نشان می‌دهد که باید جناح‌های سیاسی مخالف دولت در رفتار خود تجدید نظر کنند.

در این اختلافات سیاسی داخل خانواده‌ای اینقدر سرعت گرفته‌ایم که برخی موضعگیری‌های‌مان شبیه موضع‌گیری منافقین علیه مقامات جمهوری اسلامی می‌شود. یا در مساله‌ای که بین قوه قضاییه و مجلس شکل گرفت، حرمت اصل امامزاده جمهوری اسلامی نگه داشته نشد. در دوران آقای احمدی‌نژاد این حملات تند قوا علیه یکدیگر به اوج رسیده بود. تصور آرامش و حرمت وادب در این دوران پسا احمدی‌نژاد می‌رفت. جمهوری اسلامی از نظر حقوقی در بین کشورهای منطقه بیشترین ظرفیت و منظم‌ترین قوانین را برای حل مشکلات دارد اما دعواهایی که بخشی یا صنفی است و در درون حاکمیت شکل می‌گیرد، بیشتر از همه کشورهای اطراف ما است. تن ندادن به قانون یا استفاده ابزاری از قانون پایه‌های نظام را از هم می‌پاشد. علاوه بر آنکه اساسا اعتماد به سیستم‌های حکومتی را کم می‌کند. در دموکراسی مردم آزادند که حکومت را نقد کنند. در دموکراسی ما بخش‌های حکومت به جان هم افتاده‌اند. این دموکراسی نام ندارد.

*منبع: روزنامه اعتماد، 1395.9.16
**گروه اطلاع رسانی**9370** 9131** انتشار دهنده: شهربانو جمعه

اطلاعات تکميلي

خواندن 1151 دفعه
خبرنگاران کتاب

آخرین‌ها از خبرنگاران کتاب