چاپ کردن این صفحه
سه شنبه, 05 آبان 1394 ساعت 12:45

تولید و انتشار نسخه دیجیتالی کتاب داستان های آموزنده از حضرت یوسف علیه السلام اثر قاسم میر خلف زاده با لینک دانلود منتشر شد

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
این كتاب در مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان با رعایت پاورقیها و صفحه بندی و با امكانات تحقیقاتی فراوان (جستجو – ارسال پیامك – انتخاب و ذخیره متن و امكانات فراوان دیگر ) و با ویژگیهای سومند و مفید (تغییر رنگ اعراب و متن تغیر اندازه و نوع قلم و بوك مارك (صفحات مورد علاقه)....) انتشار یافت.
مدیر تولید این مرکز اعلام نمودند این اثر در 1 جلد به زبان فارسی در موضوعات "داستان" و "پیامبران علیهم السلام" در سایت این مرکز برای مطالعه آنلاین کتاب و دانلود نسخه الکترونیکی آن قرار گرفته است. این مجموعه توسط مركز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان آن را در 6 فرمت نرم افزاری pdf – java –android - Html - epub-ghb برای استفاده در رایانه ، انواع گوشیهای تلفن همراه و انواع تبلت به صورت رایگان بر روی وب سایت مرکز به نشانی www.ghbook.ir قرار گرفته است.

اطلاعات این کتاب به شرح زیر می باشد :

  • نام کتاب : داستان های آموزنده از حضرت یوسف علیه السلام

  • پدیدآورنده : قاسم میر خلف زاده

  • منبع اصلی (ناشر) : مهدی یار

  • ناشر دیجیتالی : مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان

  • زبان : فارسی

  • نوع کتاب : دیجیتالی

  • تعداد جلد : 1

  • تعداد صفحات : 90

  • رده بندی کنگره : BP۸۸/۳۶‌‌‬‭/م۹د۲ ۱۳۸۰

  • رده بندی دیویی : ۲۹۷/۱۵۶

  • شماره کتابشناسی ملی : م‌۸۰-۳۹۷۲

  • ISBN : 9645697719

  • هزینه مشاهده : رایگان

  • سال چاپ : 1380

  • توضیحات و خلاصه ای از فهرست کتاب :
    داستانهای آموزنده از حضرت یوسف علیه السلام مشخصات کتاب: سرشناسه : میرخلف زاده قاسم - 1335 عنوان و نام پدیدآور : داستانهای آموزنده از حضرت یوسف علیه السلام تالیف قاسم میرخلف زاده مشخصات نشر : قم مهدی یار، 1380. مشخصات ظاهری : ص 176 شابک : 964-5697-71-9 5500ریال وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی یادداشت : این کتاب اولین عنوان از دو عنوان کتابی است که راجع به حضرت یوسف از آقای قاسم میرخلف زاده است یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس موضوع : یوسف پیامبر -- داستان موضوع : داستانهای مذهبی -- قرن 14 رده بندی کنگره : BP88/36 /م9د2 1380 رده بندی دیویی : 297/156 شماره کتابشناسی ملی : م 80-3972 عناوین اصلی کتاب شامل: مقدمه؛ 1 : چند فضیلت مربوط به سوره یوسف علیه السلام؛ 2 : یوسف را چون ماه شب چهارده دیدم؛ 3 : زیبائی یوسف را اول آدم داشت؛ 4 : در تمام اجزاء خون زلیخا نوشته بود یوسف؛ 5 : ای یعقوب بنده مرا خوار کردی؛ 6 : درسهائی در این داستان نهفته؛ 7 : خواب یوسف؛ 8 : نسبت گمراهی به پدر؛ 9 : یعقوب در میان تمام خطرها انگشت روی حمله گرگ گذاشت؛ 10 : پسران یعقوب نمی دانستند گرگ به انسان حمله می کند؛ 11 : یعقوب قبل از بردن یوسف فرزندانش را متهم نکرد؛ 12 : یعقوب در خواب ده گرگ دید؛ 13 : یعقوب صورت به صورت یوسف گذاشت؛ 14 : چهار وصیت و سفارش یعقوب علیه السلام به یوسف علیه السلام؛ 15 : یوسف خواهر به نام دینا داشت؛ 16 : یعقوب دانست زیر این پرده . . .؛ 17 : برادران دو رو؛ 18 : یوسف گفت : آن روز به شما برادران تکیه کردم؛ 19 : نظر ما اینست که از گلوی تو خون بریزیم؛ 20 : یوسف رو به قبله شد و دعا نمود؛ 21 : مهلت دهید نماز بخوانم؛ 22 : عقده برادران ترکید؛ 23 : چاه برای یوسف روشن شد؛ 24 : دعا کردن یوسف و جبرئیل؛ 25 : خداوند به سنگ فرمان داد؛ 26 : جبرئیل در چاه بر او نازل شد؛ 27 : جبرئیل بصورت یعقوب ممثل شد؛ 28 : پیراهن غرق به خون او را نزد پدر آوردند؛ 29 : دعای حضرت یوسف در قعر چاه؛ 30 : یعقوب در فراق یوسف می گفت . . .؛ 31 : سخن گفتن گرگ با یعقوب علیه السلام؛ 32 : برادران به یوسف گفتند سر از بدنت جدا می کنیم؛ 33 : یعقوب تا سحرگاهان بی هوش بود؛ 34 : چرا یوسف را به پول کم فروختند؛ 35 : یوسف را در غل و زنجیر کردند؛ 36 : رئیس کاروان فرزند نداشت به دعای یوسف دارای دوازده پسر شد؛ 37 : یوسف خود را روی قبر مادر انداخت؛ 38 : عزیز مصر او را خریداری کرد؛ 39 : پیره زن و کلاف ریسمان؛ 40 : سخنانی که بین زلیخا و یوسف ردوبدل شد؛ 41 : زلیخا قبل از ازدواج با عزیز مصر یوسف را در خواب دیده بود؛ 42 : ماءمون راجع به این آیه از امام هشتم علیه السلام پرسید؛ 43 : در کاخ زلیخا بتی بود که . . .؛ 44 : یوسف از میدان مبارزه رو سفید در آمد؛ 45 : زلیخا به حضرت یوسف تهمت زد؛ 46 : یوسف از خود دفاع کرد؛ 47 : شاهد شیرخوار و عزیز مصر به پاکی یوسف اعتراف کردند؛ 48 : این پیراهن ، پیراهن بود یا مشکل گشا؛ 49 : زنها کردار زلیخا را فاش کردند؛ 50 : زنها دست های خود را بریدند؛ 51 : او همان غلام است که مرا ملامت کردید؛ 52 : تمام زنها یوسف را به کامجوئی دعوت کردند؛ 53 : تصمیم گرفتند یوسف روانه زندان شود؛ 54 : یوسف را در بازارها گرداندند؛ 55 : زندان حضرت یوسف کجا بوده و چه دعائی در زندان کرد؛ 56 : ضرر محبت هائی که به یوسف شد؛ 57 : پنج نفری که بسیار گریه کردند؛ 58 : لباس پاره زندانبان را می دوخت؛ 59 : هر دو گفتند ما خواب دیدیم؛ 60 : چرا آزادی را در خواب می بینید؛ 61 : او خواست خواب خود را تکذیب کند ؟؛ 62 : حضرت یوسف گوشه زندان چه دید ؟؛ 63 : سخنان جبرئیل به یوسف گوشه زندان و سالهای زندان یوسف؛ 64 : خواب سلطان و رفتن ساقی سلطان نزد یوسف علیه السلام؛ 65 : حضرت یوسف خواب سلطان را تعبیر کرد؛ 66 : اوست که با یک امر کوچک حوادث عظیم می آفریند؛ 67 : گاو در افسانه های قدیمی سنبل است وسنبل چیست؛ 68 : شاه گفت یوسف را نزد من بیاورید؛ 69 : به دستور یوسف : بالای سر زندان نوشتند اینجا قبر زندگان است؛ 70 : بالاخره زلیخا و زنان مصر قفل خاموشی را شکستند و اعتراف به گناه خویشنمودند؛ 71 : او گفت : هرگز خدا از خائنان حمایت نمی کند؛ 72 : شکست ها همیشه شکست نیست؛ 73 : زلیخا جوان شد و با یوسف ازدواج کرد؛ 74 : زلیخا به یوسف گفت : وقتی تو را دوست می داشتم که خدا را نشناخته بودم؛ 75 : یوسف فرمود : مرا بر خزانه های ارزاق مصر منصوب کن؛ 76 : این پاداش دنیوی یوسف است اما پاداش آخرت . . .؛ 77 : یوسف به زلیخا فرمود : چرا تو را اینگونه می بینم؛ 78 : چهار پاسخ از یک اشکال؛ 79 : مردی به علی بن موسی الرضا علیه السلام ایراد گرفت؛ 80 : مردم و مایملک آنها مال یوسف بود؛ 81 : یوسف فرمود : من همه اهل مصر را آزاد کردم؛ پی نوشتها

    مشاهده صفحه دانلود کتاب

    اطلاعات تکميلي

    • منبع الکترونیکی: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان
    خواندن 970 دفعه
    خبرنگاران کتاب

    آخرین‌ها از خبرنگاران کتاب